گفت و گو با جواد مجابی؛ از عدم توجه مسئولان به هنرمندان سپاسگزارم!
سرپوش هنری – دو روز قبل یکی از روزنامه نگاران جوان کشورمان که مدتی هم سردبیر« جام جم» بود، بعد از دست و پنجه نرم کردن با بیماری کرونا، جان خودش را از دست داد؛ روح الله رجایی.
جالب اینجاست که همین دیروز متنی به نقل از اسماعیل رمضانی مدیرکل روابط عمومی هلال احمر منتشر شد که در آن توضیح داده شده بود، زنده یاد رجایی پیش از آنکه ناچار به تحویل تلفن همراهش در بیمارستان بشود، به رمضانی پیامی داده بود با این محتوا:« دنیای خوبی بود!» بله برای او و خیلی های دیگر زندگی به پایان رسید، اما رنج و غم و اندوه رفتن شان برای ما به یادگار ماند.
در این ایام کم نبودند روزنامه نگاران و خبرنگارانی که به کرونا (corona) مبتلا شدند و متأسفانه تا امروز تعدادی از آنان در مواجهه با این ویروس بی رحم ، جان خودشان را از دست داده اند. در میان این همه خبر تلخ که البته هم مایه نگرانی است و هم باعث تاسف، شاید فهمیدن این خبر که یکی از قدیمی ترین روزنامه نگاران کشورمان توانسته بعد از بیست و چند روز بستری شدن در بیمارستان به علت درگیری با ویروس کرونا (corona) ، بالاخره از تخت بیماری بیرون بیاید و حالا روی پاهای خودش بایستد و از تجربه هم آوردی با کرونا حرف بزند، بتواند اندکی التیام دهنده دل های شکسته بسیاری از ما باشد.
او از جمله بازماندگان دوره طلایی مطبوعات در ایران به حساب می آید. لیسانس حقوق دارد و دکترای اقتصاد. شاعر، نقاش، محقق ادبی- هنری، روزنامه نگار، طنزپرداز و داستان نویس است و بدون اغراق باید او را جزو یکی از اثرگذارترین هنرمندان چند دهه گذشته در ایران به حساب بیاوریم. در عرصه های مختلف تا امروز کتاب های زیادی را منتشر کرده و به نوعی می شود او را دایره المعارف هنر معاصر ایران در معنای کلی به حساب آورد؛ جواد مجابی.
همسرش سه روز قبل با بیان این که حال او بعد از ابتلا به کرونا (corona) رو به بهبود است، از پایان دوره ۲۱روز قرنطینه این نویسنده باسابقه سخن گفت. آسیه مجابی( ناستین) درباره وضعیت سلامتی جواد مجابی توضیح داد:« حالش خوشبختانه رو بهبود است و امروز( یکشنبه، ۲۹ تیر) تست آخر کرونا را انجام داده و ما منتظر جواب آن هستیم. این تست برای این است که ببینیم آنتی بادی در بدنش به وجود آمده و دیگر ناقل نیست. الان در محیط خانه با هم هستیم. پیش از این، او در یک اتاق دیگر بود و در قرنطینه کامل روزگار می گذراند.»
در آن ایام البته همسر جواد مجابی گفت:« الان شرایطی ندارد که بتواند صحبت کند؛ در این ۲۱روز فقط آه و ناله کرده است و الان صدایش واضح نیست که بتواند به خوبی حرف بزند.»
دیروز اما بالاخره او توانست سخن بگوید. این هنرمند و البته منتقد پیشکسوت بعد از رهایی از بند کرونا (corona) ، حرف های جالبی برای گفتن داشت. او گفت که امیدوار است همه ما انسان ها بتوانیم در دوران پساکرونا با اخلاقیات بهتر و حفظ شأن انسانی بیشتر، زندگی خود را عوض کنیم.
او البته متنی کوتاه آماده کرده و در آن نوشته بود:« نخست باید تشکر کنم از مراقبت شبانه روزی ناستین و دخترم پوپک که کمک کردند به این سرای فانی برگردم. دیگر از دکتر ابوالقاسم مختاری که آگاهانه و بیشتر دوستانه در معالجه من کوشید.»
او در ادامه متنی که بعد از بهبودی نوشته، آورده است:« از دوستم دولت آبادی و همچنین همایون ایزدی که دائم پیگیر احوال من بودند و دوستان فراوان دیگر که بعدها خبردار شدند و مرا رهین منت خود کردند. همدلی شان را در روزهای درد و کابوس فراموش نمی کنم.»
مجابی این را هم نوشته که« باید یاد کنم از دکتر امید روحانی و البته گفت وگوهای تصویری با پسرم. در پایان سپاس و ستایش بی پایان دارم از عدم توجه کامل مسئولان فرهنگی به وضع هنرمندان معاصر. از طبعم توقع از هیچ کس و هیچ جا نداشته ام( ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم) ؛ اما در یک جامعه مدنی آن ها وظایف بدون مرزبندی نسبت به اهل فرهنگ و هنر دارند که انجام آن شجاعت اخلاقی خاصی می طلبد.»
این پیشکسوت عرصه مطبوعات در ادامه چند کلامی هم حرف زد. مجابی گفت:« درباره کرونا هم مقاله نوشته ام و هم حدود ۵۰ شعر سروده ام.»
او البته در بخش بعدی توضیح داد که به کرونا چگونه نگاه می کند و افزود:« نظر من درباره کرونا (corona) این است که این بیماری یک بلای جهانگیر است و حالاحالاها دست از سر ما بر نمی دارد و به پایان رسیدنش همدلی جهانیان را می طلبد.»
مجابی ادامه داد :« امیدوارم با توجه به این همه قربانی که این ویروس دارد می گیرد، ما را به مرحله دیگری از توجه به جامعه برساند، نه فقط در ایران که در جاهای دیگر تا بتوانیم در دوران پساکرونا با اخلاقیات بهتر و حفظ شأن انسانی بیشتر، زندگی خود را تغییر بدهیم.»
او در پایان سخنانش هم توضیح داد:« وضعی که فعلاً در دنیا وجود دارد بر اثر سرمایه داری مهاجم، کثیف و بی اخلاق بوده، و نه در شأن انسان است و نه جامعه جهانی. امیدم این است به رغم مسائلی که در یکی دو سال آینده تحمل خواهیم کرد، بتوانیم ارزیابی تازه ای از وضع جامعه و انسان معاصر داشته باشیم.»